فلسفه سیاسی و اجتماعی در دهههای اخیر جان دوبارهای گرفته است. این نوشته ابتدا پیشزمینه این رشته را در سالهای پس از 1945 برمیرسد.
پس از آن سراغ جان رالز و رابرت نوزیک میرود که از معماران اصلی احیای فلسفه سیاسیاند و به نوشتههای آن دو در باب عدالت میپردازد.
سپس آرمان برابری، مسئله کثرتگرایی و اصل بیطرفی، نقدهای باهمادگرایانه، فمینیستی و مارکسیستی بر لیبرالیسم و اهمیت باهماد به بحث گذاشته میشود.
در بخش پایانی نیز از ماهیت فلسفه سیاسی و رابطهاش با سیاست میگوییم.