چرت و پرت، سومین کتاب از سهگانهی هردمبیل است. ماجرای علاقهی معیری پیر به دختر جوانی به نام صدف. این کتاب ادامهی ماجرای خانوادهی معیری است که وصفش در کتابهای دریوری و پرت و پلا آمده است.
”.... من مفتش هستم.“ تحکمی در ادای این جملات مستتر بود که همه را چند لحظهای میخکوب کرد. همه را به جز کاووس البته. ”دروغ میگه بابا، دروغ میگه. چرت و پرت میگه. به من گفت بزاره حالا به تو میگه مفتشه. لابد اگه عمو سهراب ازش میپرسید میگفت دانشمند، یا به عمو رستم میگفت مزون عروس سر کوچه مال اینه!“
سهراب تنها کسی بود که تشخیص داد احتمالا مفتش نام خانوادگی آن فرد نیست و شغل او به حساب مبآید.