رهسپار خطر...
الینا با چالشهای بیشماری مواجه شده است... فرار از بعد تاریک، شکست اشباح، فهمیدن موضوع نگهبان بودنش. اما هیچ کدام قابل قیاس با انتخاب بین دو عشق زندگیاش نیست: استفان و دیمن سالواتوره. الینا دوباره با استفان پیوند بسته است؛ در حالی که دیمن، رنجیده از پس زده شدنش، شوم و غیرقابل پیشبینی شده است. حالا الینا بین نجات روح دیمن و وفادار ماندن به استفان گیر کرده است.
اما پیش از آن که بتواند تصمیم بگیرد، قلبش متعلق به چه کسی است، محوطه دانشگاه دالکرست مورد هجوم خونآشامهایی قرار میگیرد که تصمیم دارند کلاوس را احیا کنند؛ اصیل شروری که برای نابود کردن الینا... و تمام نزدیکانش از هیچ کاری فرو گذار نیست.
همانطور که الینا سرنوشتش را به عنوان یک نگهبان، به عنوان محافظی علیه شیطان روی زمین، بیشتر میشناسد، متوجه میشود پیش از آن که بتواند کلاوس را شکست دهد، باید یکی از نزدیکانش را قربانی کند. الینا باید پیش از آن که دیر شود تصمیم بگیرد چه کسی را قربانی کند... و این که تا چه اندازه میتواند از آن فرد دست بکشد.