آنچه را در اين كتاب گِرد بيآوردم كه در زمانهايِ گُون-ا-گُون بر پندارِ بيدارم اندر-بيآمد و از دلم، انديشه-و-تيمار را دُور بِكرد تا هَستُومندِ دارايِ جان-و-خِرَد را بِسُتايَم.
آدمي، واژهي ويژه و مَغزِ نَغزِ سَخُنِ سَنجيدهِ خُداوند است كه نامَش را چُونان مُهره مِهر، مَستانه-و-رِندانه بر خانه دل بِدارد و در بَر-ا-بَرِ اَهرِيمَنِ پَليد-و-پَلَشت، هَزينه هَنگُفتِ اين كار-و-بار را در هَنجارِ هَستي بِداده است.
در آفرينهايِ سَد-گانه اين كتاب، بر آن بِبُودم كه «خِرَد» را پيشه بِكُنم تا آن مرا «راهنِماي-و-دلگُشاي» بِباشد و به هر دو-سَراي، دستم را بگيرد و چَشمِ جانم بِباشد. اَزيرا كه من، بي-چَشم، جهان را شادان نميتُوانم بِنِگَرَم.
اميدوارم كه اين نا-چيز، پذيرفته آن يَك-تايِ بي-هَمتا و آمُرزگارِ تُوانا بِشُوَد و اين يادگارِ رُوزگارانم در رُوزگاران، يادگار بماناد.
ايدون باد.