ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
- 97,000 تومان
- با تخفیف: 97,000 تومان
- 169,000 تومان
- با تخفیف: 169,000 تومان
- 129,000 تومان
- با تخفیف: 129,000 تومان
- 169,000 تومان
- با تخفیف: 169,000 تومان
- 115,000 تومان
- با تخفیف: 115,000 تومان
- 117,000 تومان
- با تخفیف: 117,000 تومان
- 123,000 تومان
- با تخفیف: 123,000 تومان
- 167,000 تومان
- با تخفیف: 167,000 تومان
- 98,000 تومان
- با تخفیف: 98,000 تومان
- 129,000 تومان
- با تخفیف: 129,000 تومان
- 175,000 تومان
- با تخفیف: 175,000 تومان
- 117,000 تومان
- با تخفیف: 117,000 تومان
تيموتي گالوي را معمولا در فهرست بنيانگذاران جنبش كوجينگ ميآورند و حتي گاهي از او بهعنوان پدر كوچينگ ياد ميكنند. گالوي معتقد است كه بازي واقعي نه بيرون و داخل زمين تنيس، بلكه در ذهن تنيسباز انجام ميشود و تنيسباز پيش از اينكه در زمين بيروني ببازد، در ذهن خود ميبازد و مقدمهي باخت بيروني را فراهم ميكند؛ البته منظور گالوي صرفا خوشبيني و داشتن نگاه مثبت نيست.
بازندهها اول در ذهن خودشان ميبازند و بعد در دنياي واقعي و ذهن ديگران. وقتي كسي در ذهن خود باخته باشد، بهاحتمال زياد در دنياي بيروني هم ميبازد... اما كسي كه در ذهن خودش برنده باشد، شكست براي او صرفا يك تجربه است.
گالوي كه در دههي شصت ميلادي مربي تنيس دانشگاه هاروارد بود، بازيها را به دو دسته تقسيم ميكند: بازي بيروني و بازي دروني. بازي بيروني حريف، مانع و هدف است. بازي دروني ترسها، كنترلها و حالات رواني در مواجهه با مشكلات. به همين دليل براي بهبود عملكرد تنيسبازها صرفا نبايد روي تمرينهاي فيزيكي و تكنيكهاي بازي متمركز شد. موانع ذهني كاركرد فيزيكي بازيكنان را محدود ميكند و اجازه نميدهد آنها به حداكثر پتانسيل و ظرفيت خود دست پيدا كنند. به باور گالوي بازي واقعي نه در بيرون و داخل زمين تنيس، بلكه در ذهن تنيسباز انجام ميشود و كسي كه بازي دروني را خوب انجام دهد در بازي بيروني برنده ميشود.
بهانجامرساندن كار نياز به آزامشدن ذهن دارد، و آرامكردن ذهن يعني كمتر فكركردن. هنگامي كه ذهن تماما اينجا و اكنون و با كنش و كننده كاملا يكي است، آرامش دارد. هدف بازي دروني افزايش تكرار و مدتزمان اين لحظات، چند درجه آرامشبخشيدن به ذهن، و در نتيجه افزايش مداوم گنجايشمان براي يادگيري و اجراست.
اين راهنماي فوقالعاده، معياري مهم نه فقط براي بازيكنان تنيس- يا بازيكنان هر رشتهي ورزشي- بلكه براي هر كسي است كه ميخواهد عملكردش را در هر فعاليتي، از نواختن ساز گرفته تا مديريت بزرگترين شركتها، بهبود ببخشد.
«اثري خلاقانه و پيشگام... توصيههاي عميق آن براي هر بخشي از زندگي كاربرد دارد.»
-بيل گيتس
ازدستدادن هنر است؛ هنري كه مهارتيافتن در آن بهايي دارد. تمام خشم من رماني است براي تفكر دوباره در مفاهيم عميقي چون اندوه، شكست، عشق، مبارزه و بخشش؛ مفاهيمي كه امروزه بيش از هميشه به نگاهي عميقتر و جديتر به آنها احتياج داريم، آنهم در داستاني پيچيده كه قرار است مخاطب را به سفر جادويي و مسحوركننده ببرد. اگر از طرفداران رمانهاي خالد حسيني هستيد، اگر شكست را تجربه كردهايد، اگر گوشهاي از قلبتان اندوهگين است، اگر حسرتي همراهتان است، اگر خشمي در گلو داريد، احتمالا تمام خشم من به دلتان بنشيند و از خواندنش لذت ببريد.
در خيابانهاي غمزده و خاكستري شهر، دختر بچهاي ژندهپوش و سيهچرده قدم ميزند كه در ظاهر فرقي با ساير كودكان كار ندارد. فلاي مثل بقيهي دوستانش يتيم است و هرگز پدر و مادر يا خويشاوندي نداشته است. اما شايد رازي مهم در خون او نهفته باشد؛ رازي كه خودش هم از آن خبر ندارد.
او مجبور است براي سير كردن شكم خود و دوستانش دست به هر كاري بزند. ارباب شرورش او را وادار ميكند دودكش خانههاي ثروتمندان را بسابد. اما يك روز هنگام سابيدن دودكش عمارتي مرموز، سرنوشت او با ببر باشكوه و ياقوتي دلفريبي گره ميخورد. ببر، بهجاي خوردن فلاي، زبان به سخن ميگشايد و اطلاعات عجيبي در اختيار او قرار ميدهد. فلاي همراه ببر سخنگو ماجراجويي عجيبي را آغاز ميكند كه پرده از راز تولدش برميدارد...
صد و پنجاه سال قبل كشور آلمان با به هم پيوستن مجموعهاي از چندين دولتشهر تشكيل شد. نيمي از عمر كوتاه اين كشور قصهي وحشت جنگ و ديكتاتوري بوده. نيم ديگر قصهي حيرتانگيز تاوان، ثبات و بالندگي. امروزه، در حالي كه بخش زيادي از دنياي معاصر مقهور اقتدارگرايي شده و ريشههاي دموكراسي در حال نابودي است، آلمان همچون سنگري براي ثبات قامت راست كرده است. چرا آلمانيها بهتر انجامش ميدهند! روايت جذابي است از تاريخ، فرهنگ و هويت ملي آلمان. كشوري كه خيلي ها در غرب از آن نفرت دارند.
هدف اصلي جان كمپفنر در اين كتاب ارائهي تصويري از آلماني بالنده و درخشان است كه به رغم كمبودهايش، رفتهرفته جايگاه اصلي خود را در جهان پيدا ميكند. نحوهي مواجههي اين كشور با مسئلهي تاريخ، مهاجرت، تغييرات اقيمي، سياست خارجي، فرهنگ و همهگيري كرونا دلايلي هستند كه به زعم نويسنده آلمان را از كشورهاي ديگر متمايز كرده است. كمپفنر با طرح پرسشهايي دربارهي آيندهي پسابرگزيت، به چرايي تبديل شدن آلمان به الگويي براي ديگر كشورها ميپردازد.
اين كشور پارادايم جديدي از ثبات را بنا نهاده كه براي كشورهايي مثل آمريكا، فرانسه و انگليس به دلايل مختلف آسان نيست. كشورهايي كه در زمان حال با مشكلات زيادي دست به گريباناند خود را با خاطرهي شكوه گذشته تسلي ميدهند. آلمان، به خاطر گذشتهاش، نميتواند چنين كند.
آنياي ده ساله و برادرش نوآ بعد از ناپديد شدن مادرشان، ناگهان سر از خانوادهاي غريبه در ميآورند. پليس آنها را به جايي بسيار دورتر از خانهشان آورده و سرپرست جديدشان خانم ايووچوكوو، زني سختگير اما مهربان است. با اينكه زندگي آنيا زيرورو شده، او از يك چيز مطمئن است: مادرش براي هميشه از پيش او نرفته، چون انسانهايي كه قلبي درخشان دارند هيچوقت واقعا از دنيا نميروند، بلكه به ستاره تبديل ميشوند.
بنابراين، بعد از اين كه ستارهي جديدي با رفتاري عجيب در آسمان كشف ميشود، آنيا مطمئن است كه اين ستاره مادرش است و ماجراجويي بزرگي را آغاز ميكند تا همه را از اين موضوع باخبر كند. در اين ماجراجويي او به رصدخانهي سلطنتي لندن نفوذ ميكند، با گروهي از سنجابهاي بازيگوش سروكله ميزند، بزرگترين ستارهي هاليوود را ملاقات ميكند و...
اين روايت عميق و تكاندهنده، كاوشي صادقانه و درعينحال همدلانه دربارهي اين است كه مردم چگونه به شرايط دشوار واكنش نشان ميدهند و از قدرتي كه اميد حتي در برابر بزرگترين تراژديها دارد، صحبت ميكند.
خواهر و برادري به نام تد و نانسي كه بچه روباه هستند، دارند از دست پرنسس باتنز، ترسناكترين گربهي خياباني ساكن شهر بزرگ فرار ميكنند. آنها به سمت گريموود ميروند، به اين اميد كه در آن منطقهي روستايي آرام پناه بگيرند. اما در عوض با عقابهاي دزد، اردكهاي جوگير، خرگوشهاي پرجنبوجوش و كلي حيوان عجيبوغريب ديگر ملاقات ميكنند. گريموود جايي عجيبي است. اما وقتي پرنسس باتنز بلاخره جايشان را پيدا ميكند، نانسي، تد و حيوانات گريموود بايد فكرهايشان را روي هم بگذارند و قبل از اين كه دير بشود، كاري كنند...
با اين كتاب متني تصويري زيبا اثر نويسندهي محبوب ناديا شيرين، از ته دل بخنديد. داستاني براي خوانندگان 7 الي 107 ساله و هركسي كه عاشق خنديدن است.
و شايد عشق يعني پيدا كردن آنكه تو را دوست بدارد،
نه آنكه تو او را دوست بداري.
عزيزترينم،
چقدر عجيب است كه به تدريج تمام باورهايم دربارهي عشق قهرمانانه اشتباه از آب درميآيد. من اعتقاد داشتم قدرت انسان ميتواند مسير افكارش را تغيير دهد، اما رودخانهاي كه جاري است هرگز نميتواند آبي را كه در بطنش جريان دارد عوض كند و عشق اينچنين است؛ اراده نميتواند آن را شكست دهد يا بر آن غلبه كند. عشق در برابر قدرت ميايستد…
آنچه خواندي فقط چند كلمه از هزاران هزار نامهي عاشقانهاي است كه آيانِ دلباخته براي سارا نوشته است.
آيان در رمز و راز داستانها زندگي ميكند. از اعجاب كلمات لذت ميبرد و عظمت شعر را ميفهمد و در نوشتههاي بيمرز فيلسوفان به دنبال تعريف عشق ميگردد.
گاهي فقط يك نگاه سارا آيان را واميدارد كه عميقترين و غمانگيزترين كلماتي را بنويسد كه تا آن لحظه نوشته شده است. او ميداند كه اگر سارا نامهها را بخواند، تكتك كلمات را دوست خواهد داشت؛ اما فقط به اين دليل كه همهي آدمها رؤياي شنيدن چنين حرفهاي عاشقانهاي را دارند!
آيان نميخواهد اين عشق بازيچهي خامي و بچگي سارا شود، پس لب از لب باز نميكند.
مقصد نامهها چشمهايي است كه نويسندهي نامه آرزويشان را دارد، اما آيان نامهها را مثل راز نگه ميدارد و هفت سال تمام به نوشتن ادامه ميدهد.
عشق در تقدير اغلب آدمها هست، اما براي برخي تجربهاي چنان باارزش است كه معناي زندگيشان را عوض ميكند. آيان ميداند كه عشق براي برخي تسكين درد است، براي برخي شادماني است و براي عدهاي داشتن همراهي تا پايان عمر، اما نميداند كه عشق براي سارا چه معنايي دارد.
او نميداند كه اگر روزي سارا را ببيند و بخواهد از اين عشق پرده بردارد، چقدر ناشيانه رفتار خواهد كرد.
آيا دستپاچه ميشود و ثابت ميكند كه عاشق نالايقي است؟
آيا به التماس ميافتد و ديوانهوار رفتار ميكند؟
يا دوباره ساكتتر از هر ساكتي ميماند، چرا كه فكر ميكند عاشق فرشتهاي شده كه به بهشت تعلق دارد؟
رودخانهي عشق تا كجا آيان را با خود خواهد برد؟
سرنوشت چه خوابي براي او و عشق ابدياش ديده است؟
اغلب گفته ميشود كه رمز موفقيت تلاش و كوشش، ارادهي مصمم و ساعتها تمرين و تكرار است. اما در دنيايي كه سرعت در آن حرف اول را ميزند، تا به حال به اين فكر كردهايد كه شايد مهارت حياتي اين دوران، دانستن زمان مناسب براي رها كردن و تغييرمسيردادن است؟
صاحبان كسب و كاري كه ميليونها دلار براي محصول يا خدماتي سرمايهگذاري كردهاند كه ديگر به هر دليلي جواب نميدهد، سختشان است كه آن را رها كنند و سراغ محصول ديگري بروند. دولتهايي كه درگير نبردي بيانتها شدهاند، باور دارند كه اگر همچنان كوتاه نيايند و ادامه دهند، تاكتيك بعدي حتماً برايشان پيروزي به همراه خواهد داشت. حتي خود ما در زندگيمان در روابط و مشاغلي ميمانيم كه ديگر هيچ سودي برايمان ندارند. اما چرا؟ طبق گفتهي اني دوك ما در مواجهه با تصميمات دشوار سختمان ميآيد كه رها كنيم. و اين دقيقاً همان چيزي است كه جلوي پيشرفتمان را ميگيرد.
در كتاب رها كن! دوك به شما ياد ميدهد چطور مهارت رها كردن را پيدا كنيد. با روايت داستانهايي از ورزشكاران حرفهاي مانند فاتحان قلهي اورست، مؤسسين شركتهاي بزرگ و افراد مشهور، دوك توضيح ميدهد چرا رها كردن براي رسيدن به موفقيت حياتي است. دانستن زمان مناسب براي رها كردن باعث ذخيرهي زمان، انرژي و سرمايهتان ميشود.
يادگيري مهارت رها كردن ـ چه در تصميمهاي كاري و چه در انتخابهاي شخصي ـ به شما كمك ميكند بهترين انتخاب را براي قدم بعديتان داشته باشيد.
ديويد كبوتريان، كبوتر نابغه شگفتانگيز، مصمم است همه بيسكويتهايتان را پيدا و يك لقمه چپشان كند! خانمي مهربان، كه صاحب گربه است، ديويد كبوتريان و دستيارش اسكيپر را با خود به خانهاش ميبرد. آشپزخانه او پر از غذاي مورد علاقهشان، بيسكويت است. آنها فكر ميكنند زندگي معركهاي در انتظارشان است، اما اول بايد تمام تلاششان را بكنند تا از شر آن گربه بدجنس خلاص شوند. به ديويد كبوتريان و دستيارش اسكيپر بپيونديد تا ببينيد آنها چطور نقشه ميكشند تا شرورترين گربه شهر را شكست دهند. در تلاش اين دو كبوتر شجاع، براي اين كه دنيا را به جاي بهتر براي تمام كبوترها تبديل كنند. شاهد تكههاي خندهدار، تكههاي ترسناك و تكههاي بيسكويت خواهيد بود!
اگر با اين باور بزرگ شده باشيد كه احساسات دردناك نشانهي ضعفاند، يا اگر آسيبپذير بودن باعث احساس ناامني دائميتان شده باشد، بعيد نيست با ساختن يك زندگي زيبا و بينقص، ظاهرتان را حفظ كرده باشيد، به نحوي كه موفق و مشغول به نظر برسيد. در عين اينكه هميشه مسئوليتپذير و در سختيها كنار ديگران هستيد، كسي را به دنياي درون خود راه نميدهيد. ندايي در درونتان ميگويد مشكلي وجود دارد اما آن را نشنيده ميگيريد. با خودانتقادي و شرمساري دائمي عجين شدهايد و ابراز عواطفي چون ترس، خشم، فقدان يا اندوه برايتان عذابآور است. ميدانيد كه يك جاي كار ميلنگد اما نميدانيد دقيقاً كجا، فقط احساس ميكنيد در دام افتادهايد و تنها هستيد. اگر اين توصيفات شبيه شرايط شماست، امكان دارد به افسردگي كاملاً نهفته دچار شده باشيد.
به كمك اين كتاب و راهنماييهاي دلسوزانهي مارگارت رادرفورد، متخصص روانشناسي باليني، فرآيند درك كمالطلبيتان را آغاز خواهيد كرد و در ادامه با شناسايي باورهاي مخرب و ارتباط با احساساتي كه براي طولانيمدت سركوب شدهاند، تغيير چشمگيري در زندگي خود ايجاد خواهيد كرد.
كتاب افسردگي نهفته، براي رهايي از چنگال دردناك و منزويكنندهي كمالطلبي و پذيرش عشقورزيدن به خود و خويشتنپذيري، پلكاني پيشِ رويتان مينهد.
اگر براي دوري از رنجها هميشه نعمتهاي زندگيتان را ميشماريد و نميتوانيد احساسات دردناك را بپذيريد يا ابراز كنيد، اگر گرفتار كمالطلبي و اضطراب ناشي از آن هستيد، اگر كسي خودِ واقعيتان را نميشناسد، اين كتاب براي شماست.
پليديها كه دور شوند، پاكي وجودت خواهد درخشيد.
«ميوكو» قهرماني نيست كه از دل افسانههاي كهن بيرون آمده باشد. او دختري ساده و معمولي از خانوادهي طبقهي خدمتكار است، اما در سرزمين او ارواح، انسانها، اهريمنان و خدايان در كنارهم زندگي ميكنند.
زندگي ميوكو مثل خودش ساده و معمولي است تا روزي كه ابرها ميشكافند و نفرين مرگباري ميخواهد آهستهآهسته او را به اهريمن تبديل كند.
شايد اگر ميوكو داستانهاي مادر خرافاتياش را باور ميكرد، ميدانست كه پيش از وقوع فاجعههاي وحشتناك، جهان مملو از هشدار ميشود و به تو فرصت ميدهد كه سرنوشت را تغيير دهي، اما ميوكو نشانهها را نميبيند و پيام بداقبالي جهان را دريافت نميكند و نفرين مرگبار به او نزديك و نزديكتر ميشود.
ميوكو ميخواهد پيش از اين كه نفرين سراسر وجودش را در بر گيرد، به استقبال ماجراهاي جسورانهاي برود كه بيشتر مردم فقط در داستانها شنيدهاند.
او با روح پرندهاي عجيب همسفر ميشود و پا به مسيري پر ماجرا ميگذارد. در اين راه دور و دراز كه پر از قدرت و انتقام و شرارت است، ميوكو از پيچ و خمهاي زيادي ميگذرد، به ارواح نزديك ميشود، با هيولاها ميجنگد و با شكارچي اهريمن روبهرو مي شود تا شايد بتواند نفرين مرگبارش را باطل كند، اما در برابر اين وعدهي وسوسهآميز قرار ميگيرد كه اگر اهريمنشدن را بپذيرد، قدرتمندترين موجود فناپذير جهان خواهد بود!
ميوكو ميداند كه اگر به اهريمن تبديل شود، تنها عضو خانواده يعني پدرش هم او را از خود خواهد راند.
آيا ميوكو در اين ماجراجويي شگفتانگيز، ميتواند در برابر اين وسوسه مقاومت كند و از چنگال روح شيطاني خود آزاد شود؟
آيا به خاطر رسيدن به قدرت و اعتبار اهريمني، زندگي ساده و معمولياش را رها خواهد كرد يا به دنبال راهي است كه به سرزمينش بازگردد؟
آيا ميوكو طعم دلچسب آزادي را خواهد چشيد؟
آدر در سواحل كاليفرنياي مركزي زندگي ميكند. او دوست دارد صبح تا شب بازي كند؛ سوار بر امواج شود، شيرجه بزند و مانند آكروباتبازها حركات شگفتانگيزي زير آب انجام دهد. تا اينكه يك روز كوسه سفيد گرسنهاي سر راهش سبز ميشود و زندگي آدر نترس و سر به هوا را از اينرو به آنرو ميكند.