انگشت ششم را نه میتوان برید و نه میتوان از آن کار کشید. زبان و ادب فارسی در این مرز و بوم به همین سرنوشت دچار شده است : از یک طرف زبان ملی است و عامل انتقال مفاهیم بلند عرفانی و اسلامی و انسانی به سراسر جهان و به همین دلیل، هم فرهنگستانش را داریم و هم شورای گسترشش را و ....، و از یکسو دست و پایش را بستهایم و پر و بالش را شکسته و با این همه از آن انتظار داریم پرواز کند!
اگر از دانشجویان زبان و ادب فارسی پرسیده شود چرا این رشته را برگزیدهاند؟ اغلب خواهند گفت : انتخاب هشتاد به بالای ما بوده است ((و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل))! و چرا چنین نباشد ؟ وظیفه آنها این بوده است که پدر و مادر خود را خوشحال کنند تا بنشینند و برخیزند و بگویند : فرزند ما دانشجوست :والا کدام انگیزه و کدام آینده هست که اینها را دستودل بگمارد؟ این مجموعه را با هم ورق بزنیم به خواندنش میارزد....