


کانادا نوشابه زرد (گالینگور)
| شناسه | 278944 |
| کد ميلهاي | 9786228312026 |
| گروه کالا | بیوگرافی و خاطرات |
| توليدکننده | نشر مون |
| نوع کالا | کتاب |
| طول | 22 |
| پهنا | 16.5 |
| ارتفاع | 2 |
| وزن (گرم) | 397 |
| گروه سني | بزرگسال |
| نويسنده | منصور ضابطیان |
| زبان | فارسی |
| موضوع کتاب | 910/4 |
| نوبت چاپ | 18 |
| تعداد صفحات | 216 |
| قطع | رقعی |
| نوع صحافي | گالینگور کاوردار |
| سال انتشار | 1403 |
درباره این مورد
وقتی نسل ما بچه بود، کانادا برایش بیشتر یک نوشابه پرتقالی خوشمزه بود که با وقوع انقلاب دیگر پیدا نمیشد. ما کانادا را بهعنوان یک کشور مهم و مستقل میشناختیم. من اما وضعیتم فرق میکرد. پدرم یک پسردایی داشت که چند سال قبل از به دنیا آمدن من رفته بود به مونترال و آنجا پزشک شده بود. من هیچوقت او را ندیدم اما هراز چند وقتی یک نامه توی حیاط خانهمان میافتاد که رویش یک تمبر زیبا بود. در ذهن من کانادا سرزمین تمبرهای زیبا بود. آنها را از روی پاکت نامه میکندم و توی آلبوم تمبرم میگذاشتم و میشد مایه پز دادن به دوستان و همکلاسیها. من تنها کسی بودم که توی آلبوم تمبرم تمبرهای کانادایی داشتم.
سالها گذشت و ما همپای تاریخ پیش آمدیم. انقلاب شد، جنگ تمام شد و حالا وقت آن بود که جهان را بیشتر بشناسیم. کانادا آرام آرام در اطلاعات تاریخی و جغرافیایی ما وارد شد و آرام آرام مقصدی شد برای ایرانیانی که شرایط زندگی در کشورشان را برنمیتافتند و بهدنبال جایی برای یک زندگی جدید بودند. کانادا از اواسط دهه هفتاد برای خیلی از جوانهای آن دوره یک نقطه خاص شد. نقطهای در دورترین جا از خانه که هم «دلتنگی» میآورد و هم در عین حال «امنیت». کانادا کشور جدیدی بود با قوانین خاص و با وجود سرمای زیادش که برای ایرانیها قابل تحمل نبود، میتوانست یک رفاه نسبی برای آنها فراهم آورد…
%15- 382,500 تومان
قیمت پیشین: 450,000 تومانتعداد:

















