مسئله مرگ و زندگی (عشق فقدان و دلواپسیهای غائی)
معرفي محصول:
اولين راهحلي كه به ذهنم ميرسد اين است كه نگذارم از جلوي چشمانم دور شود، او را كنارم نگه دارم، دستش را بگيرم و رهايش نكنم. من هفتاد و سه سال پيش عاشقش شدم و به تازگي شصت و پنجمين سالگرد ازدواجمان را جشن گرفتيم. ميدانم شدت و مدت اين عشق معمولي نيست. اما حتي حالا هر وقت وارد اتاق ميشود، حالي به حالي ميشوم. من تمام خصوصيات مريلين را ميستايم؛ ظرافت، زيبايي، مهرباني و خردش را. با اينكه زمينههاي تخصصي ما متفاوت است، هردو عاشق ادبيات و قصههاي عاشقانهايم. دانش او چه در زمينه علمي و چه عمومي غني است. هر وقت سؤالي در مورد جنبهاي از انسانيت از او ميپرسم، به ندرت پيش ميآيد كه نتواند قانعم كند. رابطه ما هميشه هم آرام نبوده، ما هم تفاوتها، تعارضها و بيمبالاتيهاي خودمان را داشتهايم، اما هميشه با هم روراست و بي شيله پيله بودهايم و هميشه بدون استثنا رابطهمان بر هرچيز ديگري اولويت داشته است.
ما تقريباً كل زندگيمان را با هم سپري كردهايم اما حالا سرطان مغز استخوان، من را واميدارد به زندگي بدون او هم فكر كنم. براي نخستين بار مرگ او حقيقي است و قريبالوقوع. تصور دنياي بدون مريلين وحشتناك است و اين فكر از ذهنم ميگذرد كه كاش ميتوانستيم با هم بميريم...
57,000 تومان