مدرسه شبانه (مجموعه داستان)
معرفی محصول:
معمولا نصف شب به رختخواب میروم و آنقدر کتاب میخوانم که حروف کج و معوج میشود و کتاب در دست خوابم میبرد و چراغ روشن میماند. توی یکی از کتابهایی که میخواندم چیزی بود که یادم هست به زنم گفتم. خیلی روی من اثر گذاشت. مردی بود که کابوس میدید و توی کابوس خواب میدید که از خواب میپرد و مردی دم پنجره اتاقخوابش ایستاده. آن که خواب میبیند چنان هول میکند که نفسش بند میآید. مرد دم پنجره توی اتاق را نگاه میکند و بعد از لای در تور سیمی دید میزند. آن که خواب میبیند نمیتواند تکان بخورد. دوست دارد جیغ بکشد، اما نفسش درنمیآید، ماه که از پشت ابر بیرون میآید، آن که توی کابوس خواب میبیند، مردی را که بیرون ایستاده به جا میآورد. بهترین دوست اوست، ساقدوشش، ساقدوش آن که خواب میبیند؛ اما آن که کابوس میبیند او را نمیشناسد. به زنم که میگفتم، حس کرد، خون به سرم دوید و کاسه سرم گزگز میکرد. اما او علاقهای نشان نداد.
22,000 تومان