search icon
ارسال به
...
حاجی نرگس
حاجی نرگس
حاجی نرگس

حاجی نرگس

شناسه248562
کد ميله‌اي9786226661539
گروه کالاادبیات فارسی
توليد‌کنندهآوند دانش
نوع کالاکتاب
طول18.8
پهنا12.8
ارتفاع0.8
وزن (گرم)106
نويسندهمریم سمیع‌زادگان
زبانفارسی
موضوع کتاب3/62فا8
نوبت چاپ1
تعداد صفحات116
قطعپالتویی
نوع صحافيشومیز
سال انتشار1398

درباره این مورد

حاجی نرگس پاهایش را دراز می‌کند و زیر لب آخی می‌گوید. استخوان‌هایش با هر تکانی که می‌خورد صدا می‌دهد؛ صدایی مثل صدای زیر پا ماندن برگ‌های پاییزی. سرش را تکان می‌دهد و می‌گوید: «این پیری عجب چیز بدی است. می‌خواستند دعایمان کنند، می‌گفتند پیر بشوی جوان. انگار همه آن دعاها به درگاه خدا رسیده. قربان کرم‌اش. شبیه کفتار شده‌ام.» دست می‌برد پشت سرش، گره شل‌شده لچک را باز می‌کند و آن را روی دامنش می‌گذارد. سکه‌های آویزان به آن جلینگ جلینگ صدا می‌کند. با دهان باز گیس سفید و حنایی‌اش را آرام‌آرام باز می‌کند. با ابرو استکان چای را نشان می‌دهد و می‌پرسد: «یک چای دیگر می خوری؟» حاجی نرگس متوجه نگاه من به گوشواره‌ها می‌شود. با سرانگشت، یاقوت خوش‌رنگ آن را نوازش می‌کند و می‌پرسد: «دوستش داری؟» از تماشای سرخی گوشواره‌ها قند توی دلم آب می‌شود، تا جایی که می‌شود می‌کشم آن خیلی را، ابروهایم ناخودآگاه می‌رود بالا: «خیلی.» با شوق و ذوق چهارزانو می‌نشینم و دستم را زیر چانه‌ام می‌زنم: «گوشواره‌هایت من را یاد بچگی‌هایم می‌اندازد. عقل که نداشتم، فکر می‌کردم دانه انار است.»‌
%15- 34,000 تومان
قیمت پیشین: 40,000 تومان
تعداد:

سبد خريد مشتريان قبلي