ما در قلمرو روانشناسي، همانند ديگر قلمروهاي علمي، با واژگان بسياري سروكار داريم كه درونسازي كامل آنها شرط درك مفاهيم بنيادي و انديشۀ زيربنايي علم روانشناسي خواهد بود. متخصصان و مترجمانِ مختلف، با توجه به زمينۀ تخصصي خود، تسلط بر زبان مبدأ و مقصد، صلاحيت علمي و از همه مهمتر متني كه واژه در آن بهكار گرفته شده، معاني مختلفي را براي واژگان تخصصي پيشنهاد كردهاند. گذشته از زبانپريشيها و مشكلات زباني كه در اين ميان بهوجود آمده، كاربردهاي متعدد و معاني مختلفي كه مترجمان مختلف براي يك واژۀ خاص پيشنهاد دادهاند موجب شده است كه مترجمان، دانشجويان و دانشورانِ اين حوزه در انتخاب برابرنهادها با مشكلات مختلفي روبهرو شوند و بعضاً در انتخاب يك معنا بر سر چندراهي بمانند. ازاينرو ما بهعنوان پژوهشگران اين اثر، با توجه به اهميتي كه زبان و پردازش معنايي واژگان در درونيسازي مفاهيمِ زيربنايي و روانشناسي ايفا ميكند، اقدام به جمعآوريِ ترجمههاي مختلف واژگان روانشناسي از متون مختلف كرديم و با ذكر منبع و متني كه واژه از آن گرفته شده و با استناد دقيق به مترجمي كه برابرنهاده را پيشنهاد كرده است، سعي كرديم تا ذهن خواننده را با حوزههاي مختلف معناييِ هر واژه آشنا كنيم، تا خود خواننده با در اختيارداشتن مضمونهاي مختلفِ برآمده از هر واژه، معناي مطلوب و مناسب را براي متن خود انتخاب كند.