در دنیایی که موفقیت و تلاش بهعنوان یکی از معیارهای اصلی ارزشگذاری شناخته میشوند، چرا با وجود تمامی شواهد بیرونی از توانایی و مهارت، همچنان سایه شک و احساس نابسندگی بر ذهن بسیاری سنگینی میکند؟ تصور کنید بر قله موفقیتی ایستادهاید که روزی آرزویش را در دل میپروراندید؛ اما به جای لذت بردن از این جایگاه، صدایی درون شما نجوا میکند که «تو لیاقت این دستاورد را نداری، همه چیز تنها یک تصادف / شانس بوده است!» این زمزمههای تلخ و نافذ، جهان پنهان کسانی را روایت میکنند که گرفتار سندرم ایمپاستر شدهاند؛ سندرمی که تواناییها و دستاوردها را در هالهای از شک و بیارزشی فرو میبرد.
در این اثر جامع و علمی که با قلمی روان در پنج بخش نگاشته شده است، از زوایای گوناگون به بررسی دنیای پیچیده و جذاب سندرم ایمپاستر پرداختهایم: در بخش اول به بررسی کلیات، در بخش دوم به سازههای مرتبط، در بخش سوم به تبیین سندرم ایمپاستر از منظر دیدگاههای متفاوت روانشناختی، جامعهشناختی و فلسفی، در بخش چهارم به بررسی نیمرخ روانی در آزمونهای روانی و در نهایت در آخرین بخش به معرفی ابزارهای سنجش.