روزهاي واپسين عمر سالمندان و بيماران لاعلاج اغلب در آسايشگاهها و بخش مراقبتهاي ويژه بيمارستان ميگذارد. پزشكان در اين اوضاع درمانهايي را پيش ميبرند كه مغزهايمان را گيج و منگ ميكنند و شيره بدنهايمان را ميكشند تا مگر شانس نصفه و نيمهاي براي زنده ماندن به ما بدهند؛ و در آخر افسو ميخوريم كه همان اتفاقي افتاد كه نبايد. پزشكي مدرن به چيزي جز درمان فكر نميكند، اما مرگ درمان ندارد. اين مسير نه تنها بيماران و اطرافيانشان بلكه خود پزشكان را هم دچار بحرانهاي متعددي ميكند. آتول گاواندي، جراح و نوسيده آمريكايي، در اين كتاب داستانهاي زيادي از بيماران و پزشكاني ميگويد كه گرفتار اين موقعيتها بودهاندو سرانجام تسليم مرگ شدهاند. گاواندي اين تجربهها را بررسي ميكند تا ريشه ناتواني پزشكي مردن در مواجهه با مرگ را بيابد و راههايي را به بيماران و پزشكان پيشنهاد دهد كه چگونه نگاهي تازه به وظيفه پزشكي داشته باشند و روزهاي واپسين را بگذارنند .
زبان
|
فارسي
|
نويسنده
|
آتول گاواندي
|
مترجم
|
حامد قديري
|
سال چاپ
|
1398
|
نوبت چاپ
|
1
|
نوبت ويرايش
|
1
|
تعداد صفحات
|
368
|
قطع
|
رقعي
|
ابعاد
|
14.4 * 1.5 * 20.9
|
نوع جلد
|
شوميز
|
وزن
|
407
|