ميدوني چه حسي داره وقتي خودتو به سرنوشتت ميسپري؟ يه جورايي بهت خوشامد ميگه. ديگه نه دردي هست، نه ترسي و نه اشتياق و آرزويي. مرگ، اميد بود كه داشت با اين تسكين به وجود مياومد. به زودي ميتونستم ادوارد رو ببينم. ما تو اون دنيا به هم ميرسيديم، چون مطمئن بودم كه خدا مهربونه، خدا هرگر اونقدري بيرحم نيست كه ما رو از تسكين تو اون دنيا محروم كنه.
زبان
|
فارسي
|
نويسنده
|
جوجو مويز
|
مترجم
|
كتايون اسماعيلي
|
سال چاپ
|
1399
|
نوبت چاپ
|
130
|
نوبت ويرايش
|
1
|
تعداد صفحات
|
472
|
قطع
|
رقعي
|
ابعاد
|
14.5 * 2.1 * 21.4
|
نوع جلد
|
شوميز
|
وزن
|
533
|
از:
yousefifariba1372@gmail.com
من هميشه از خواندن كتاب هاي جوجو مويز لذت برده ام.
من هميشه كتابهاي مد نظرم را از فروشگاه اينترنتي جيحون تهيه كرده ام.
با تشكر فراوان از وبسايت خوبتان
موفق باشيد
از:
مهمان
داستانش لوس است. من گول پر فروش بودن اش را خوردم و خریدم . ارزش خواندن نداشت ! پول دورریختن بود
از:
مهمان
از نظر من اين كتاب بسيار عاليه بطورى كه با هر غمى كه بر نقش هاى اصلى كتاب حاكم ميشد در من هم احساس غم و اندوه پديدار ميشد و بالعكس.
در مل من علاقه خاصى به حوجو مويز دارم و خواندن كتاب هايش را به شما پيشنهاد ميكنم💜